با افزایش Quality score هزینه کمپین ادوردز را کاهش دهید

با افزایش Quality score هزینه کمپین ادوردز را کاهش دهید

شما به عنوان صاحب یک کسب‌وکار آنلاین و اینترنتی برای معرفی محصولات و خدماتتان، نیاز به ایجاد ترافیک و بازدید کننده دارید. همانطور که در مقالات قبلی مطرح کردیم شما برای جذب ترافیک و ایجاد بازدید کننده برای سایتتان راه‌های گوناگونی دارید. جذب ترافیک می‌تواند از طریق موتورهای جست‌وجو(google و ….)، تبلیغات بنری، شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و…. صورت بگیرد. برای ایجاد بازدیدکننده و ترافیک از طریق موتورهای جست‌وجو نیز باید تلاش نمایید تا در رتبه‌های بالای موتورهای جست‌وجو قرار بگیرید چون همانطور که می‌دانید اغلب کاربران بعد از جست‌وجوی کلید واژه مورد نظر خود، به چند رتبه بالایی صفحه جست‌وجو توجه کرده و در نهایت بر روی یکی از آنها کلیک کرده و وارد سایت می‌شوند. برای قرارگیری در رتبه‌های بالای موتورهای جست‌وجو نیز ما دو راه پیشرو داریم:

راه اول و مرسوم که همان سئو یا بهینه‌سازی صفحات سایتمان برای موتورهای جست‌وجو است که همان مدل طبیعی یا ارگانیک قرارگیری در رتبه‌های گوگل و راه دوم انجام گوگل ادوردز است که در واقع با پرداخت هزینه، موتور جست‌وجوی گوگل وب‌سایت کسب‌وکار شما را در رتبه‌های بالای صفحات جست‌وجوی خود قرار می‌دهد.

تبلیغات گوگل یا گوگل ادوردز

در شیوه گوگل ادوردز مکانیزم کار به این صورت است که شما با پرداخت هزینه و شارژ اکانت پولی خود، تعدادی کلید واژه را برای موتور جست‌وجوی گوگل مشخص می‌کنید تا در آن واژه‌ها در رتبه‌های بالای گوگل قرار بگیرید. سپس با کلیک روی لینک وب‌سایت شما به وسیله کاربران در ازای هر کلیک، مبلغی از اکانت پولی شما کم می شود. اینکه هزینه این کلیک‌ها چگونه محاسبه می‌شود و مبنای قیمت گذاری آنها چگونه است به عوامل متعددی وابسته است که در ادامه به آن می پردازیم. در مدل تبلیغات گوگل با عواملی مواجه هستیم که دیده شدن و قیمت گذاری تبلیغ ما تابعی از این عوامل می‌باشد. یکی از آنها  CPC یا cost per click است و به معنا و مفهوم قیمت هر کلیک می باشد. CPC را ما خود برای ادوردز تعریف و قیمت گذاری می‌کنیم به این مفهوم که می‌گوییم مثلا به ازای هر کلیک بر روی کلید واژه مورد نظرمان حاضریم ایکس سنت یا تومان بپردازیم. در واقع CPC، ماکزیمم و حداکثر پرداختی ما برای واژه مورد نظر است. قاعدتا ما خواستار آن هستیم تا هزینه کمتری برای هر کلیک بپردازیم و با CPC پایین تری کار تبلیغات و مارکتینگ خود را انجام و ادامه دهیم. برای کاهش CPC در تبلیغات ادوردز ما با شاخصی بنام Quality score مواجهیم که باید سعی نماییم تا Quality score تبلیغ خود را افزایش دهیم.

Quality score چیست؟

Quality score در تبلیغات ادوردز عددی است بین ۱ تا ۱۰ که هرچقدر بالاتر باشد نشان می‌دهد که کیفیت تبلیغ ما خوب بوده و در نتیجه با جلب رضایت کاربران و کلیک بیشتر آنها ما هزینه کمتری برای هر کلیک پرداخت می‌نماییم. Quality score مطلوب باید حداقل روی عدد ۵ باشد. عدد ۴ متوسط بوده و به همین ترتیب هر عدد کیفیت مخصوص بخود را نشان می‌دهد. برای بالا بردن نرخ Quality score  و در نتیجه کاهش CPC ما باید نرخ کلیک یا CTR خوبی داشته باشیم. CTR مخفف click through rate است و برابر تعداد کلیک‌ها تقسیم بر تعداد نمایش یا Impression است.

در این مکانیزم، میزان افزایش CTR نیز به عوامل زیر وابسته است:

  • متن تبلیغ خوب و کاربرپسند یا Eye Catching
  • ارتباط متن تبلیغ با کلید واژه‌ی مورد نظر یا  Ad relevance
  • صفحه فرود یا لندینگ پیج یا Landing page Experience

منظور از متن تبلیغ خوب و کاربرپسند، متنی است که باعث جلب توجه و علاقه کاربر به وب‌سایت ما شده و سبب ترغیب و تشویق او به کلیک بر روی آن متن تبلیغاتی و ورود به وب‌سایت ما شود. ارتباط متن تبلیغ با کلید واژه‌ی مورد نظر نیز یعنی اینکه متن تبلیغ باید بگونه‌ای نوشته شود که دربرگیرنده‌ی کلید واژه مورد نظر ما باشد و درج آن در آن متن تبلیغاتی رعایت شده باشد. صفحه فرود و یا لندینگ پیج نیز صفحه‌ای است که کاربر بعد از کلیک بر روی لینک وب‌سایت ما وارد آن می‌شود و در معرض کالاها و خدمات ما قرار می‌گیرد و اصطلاحا در آن صفحه فرود می‌آید. قاعدتا این صفحه باید بگونه‌ای طراحی شده باشد تا پاسخگو و دربرگیرنده‌ی نیاز و عبارت سرچ شده توسط کاربر باشد و خیلی سریع به خواسته و نیاز کاربر پاسخ داده و اطلاعات لازم را در اختیار او قرار دهد. اگر این صفحه شامل موارد و نکات فوق نباشد، کاربر و مراجعه کننده خیلی سریع صفحه را بسته و از سایت ما خارج می‌شود که در نتیجه اینکار تاثیر منفی در Quality score ما داشته و سبب کاهش CTR ما شده و در نهایت CPC ما افزایش می‌یابد. در واقع ما با بهینه کردن موارد فوق باعث افزایش تعداد کلیک‌هایمان از جانب مخاطبان و کاربرانمان شده و در نتیجه‌ی این افزایش تعداد کلیک و ایجاد درآمد بیشتر برای سیستم تبلیغات گوگل، این سیستم نرخ هر کلیک یا CPC ما را کاهش می دهد و نرخ کلیک کمتری از حساب کاربری و اکانت ما کم می کند و فضایی را ایجاد میکند تا ما با نرخ کلیک کمتری نسبت به رقبا تعداد کلیک بیشتری دریافت نماییم.

البته بهینه‌سازی این عوامل و پارامترها باید توسط افراد متخصص و کارشناس در این حوزه صورت بگیرید. خود شرکت گوگل افراد و سازمان‌هایی را در کشورهای مختلف تحت عنوان گوگل پارتنر برای انجام این امور برای مراجعه کنندگان و علاقه‌مندان این حوزه قرار داده است تا کاربران با مراجعه به آنها به تبلیغات و مارکتینگ برای وب‌سایت و کسب‌وکار خود بپردازند.

۸ گام ساده برای برنامه کمپین بازاریابی چریکی

۸ گام ساده برای برنامه کمپین بازاریابی چریکی

بازاریابی چریکی یا گوریلا مارکتینگ (Guerrilla marketing) در ابتدا برای صاحبان کسب و کارهای کوچک به وجود آمد. بازاریابی پارتیزانی نیاز به خلاقیت، انعطاف پذیری و جرات ریسک کردن، دارد. تنها چیزی که در بازاریابی چریکی مورد نیاز نیست سرمایه زیاد است.

برنامه ها و کمپین های بازاریابی چریکی معمولاً زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که صاحبان کسب و کار عنوان می کنند ” ما بودجه ای برای بازاریابی نداریم اما میخواهیم توجه مخاطبان را در رسانه جلب کنیم”. البته این به آن معنا نیست که بازاریابی پارتیزانی هیچ هزینه ای در بر نخواهد داشت، اما هزینه آن متناسب با فعالیت های کسب و کار شما قابل تنظیم است و همچنین اثرگذاری فوق العاده ی دارد. و حتی امکان دارد آنقدر جذاب باشد که ویژگی های بازاریابی ویروسی را به خود بگیرد و در شبکه های اجتماعی وایرال شود.

گوریلا مارکتینگ با شیوه های سنتی بازاریابی متفاوت است، در گوریلا مارکتینگ خبری از تبلیغات پرینتی معمول و تبلیغات تلویزیونی نیست. خلاقیت حرف اول را در بازاریابی چریکی میزند. از ضروریات بازاریابی چریکی می توان به موارد زیر اشاره کرد :

  • به جای سرمایه گذاری مالی در فرآیند بازاریابی، زمان، انرژی و تخیل را سرمایه گذاری می کنید.
  • به جای نادیده گرفتن مشتریانی که یکبار از شما خرید کرده اند، شوری را در شرکت ایجاد کنید که افراد مشتریان را ارج نهند و مراتب کار را با آنها پیگیری کنند.
  • باور معمول آن است که یکی از ابزارهای بازاریابی مانند تبلیغات کافی است و کار را جلو میبرد، اما بازاریابانی که کمپین های چریکی و خلاقانه برگزار کرده اند می دانند که ترکیب ابزارهای بازاریابی است که بیشترین و بهترین نتیجه را به دنبال دارد.

یکی از انواع استراتژی بازاریابی که مبتنی بر خلاقیت است بازاریابی ویروسی می باشد که قدرت تعامل بالایی دارد و مخاطبان را با خود همراه میکند. در مقاله ی زیر میتوانید اصول بازاریابی ویروسی را ملاحظه کنید.

مشخص کنید روزانه چه شخصی کسب و کار شما را بازاریابی می کند

بسیاری از صاحبان کسب و کار به غلط گمان میکنند که بازاریابی چیزی است که صرفاً در آغاز یک کسب و کار جدید وبعد از آن به صورت دوره ای و در مواقع نیاز مورد استفاده قرار می گیرد. بازاریابی برای یک کسب و کار، به اندازه ی محصولات و خدماتی که ارائه می دهید، حیاتی است. بنابراین باید مشخص کنید چه کسی این وظیفه را در کسب و کار شما برعهده خواهد گرفت.

بودجه بازاریابی خود را مشخص کنید

بسیاری از بازاریابان و صاحبان کسب و کار در تعیین میزان بودجه بازاریابی شکست میخورند و در عوض زمانی که فروشنده ی جوان و موقری به آنها مراجعه میکند یا زمانی که مود را دارند و نسبت به آن شور دارند، بودجه ای را صرف فعالیت های بازاریابی می کنند. پیش فعال باشید و تصمیم بگیرید چه میزان بودجه را در آغاز به کار کسب و کارتان و به صورت دوره ای و مرتب به فعالیت های بازاربی اختصاص خواهید داد. می توانید درصدی از سود خالص را به عنوان بودجه بازاریابی در نظر بگیرید یا مقداری را به هر مشتری یا فروش مورد نظرتان اختصاص دهید. حتما لازم است بودجه ی مشخصی را به فعالیت های بازاریابی خود اختصاص دهید، چرا که نهایتا کم و زیاد مجبور به پرداخت این هزینه ها خواهید بود.

ابتدا ابزار بازاریابی خود را مشخص کنید

فقط منتظر نباشید ببینید فروشندگان چه چیزی را به شما پیشنهاد می دهند. برای خود تحقیقات لازم را انجام دهید تا بتوانید تصمیم بگیرید بهترین گزینه های کانال های دسترسی به مشتریان هدف چیست، سپس برای آن برنامه ای مدون تهیه کنید. بررسی کنید بهترین کانال رسانه های سنتی، پرینتی، دیجیتالی، الکترونیکی، رسانه های آنلاین و آفلاین است یا می خواهید از انواع گونه های بازاریابی چریکی مانند ویروسی، محدوده ای، پست های ماجراجویانه و مواردی از این دست استفاده کنید. کدام یک به بهترین نحو به مخاطبان هدف شما دسترسی خواهند داشت؟ به یاد داشته باشید استفاده از کانال های چندگانه به صورت همزمان بسیار تاثیرگذارتر است، و بهتر است بر روی برنامه های بلند مدت سرمایه گذاری کنید تا اینکه یک بار از یک تاکتیک استفاده کنید و ببینید برای کسب و کارتان نتیجه بخش بوده یا خیر. یک برنامه بازاریابی / تبلیغاتی موفق نیازمند دسترسی به درصد بالایی از مخاطبان هدف و به دفعات زیاد است. در واقع دسترسی و تداوم جزهای اساسی در بازاریابی چریکی و هر نوع دیگر بازاریابی محسوب می شود.

برای کسب و کار خود تقویم بازاریابی تهیه کنید

یک تقویم ساده از تلاش های بازاریابی به شما کمک می کند نتایج و هر آنچکه صرف این فعالیتها شده است را ردگیری کنید. لازم نیست این تقویم به صورت جداول خیلی پیچیده ای باشد، فهرست ساده ای از فعالیت های بازاریابی چریکی هفتگی، ماهانه یا فصلی انجام شده نیز کافی است. به یاد داشته باشید نتیجه در طول زمان حاصل می شود. انتظار نتایج فوری نداشته باشید به این صورت در مراحل ساخت کسب و کارتان سلامت روانی خود را حفظ خواهید کرد.

سیستمی ایجاد کنید که به بازاریابان فضای کار بدهد

سرمایه گذاری زمان و پول در برنامه های بازاریابی چریکی ضروری است. به دپارتمان بازاریابی و طراحان خود اجازه دهید تا این کار را برای شما انجام دهند. بسیاری این اشتباه را میکنند که برنامه ی بازاریابی چریکی خلق میکنند و سپس منابع لازم برای موفقیت را به آن اختصاص نمی دهند. اجازه دهید بازاریابی در شرکت شما جریان یابد و اتفاق بیفتد.

اجرا، اجرا، اجرا

برنامه بازاریابی چریکی داشتن خوب است، اما اقدام به عمل کردن از آن هم بهتر است. هیچ کس برای نجات شما نمی آید، و هیچ کس برنامه شما را برایتان انجام نمی دهد. شما مسئول بازاریابی کسب و کارتان هستید. اقداماتی که انجام می دهید فاکتور تعیین کننده موفقیت برنامه بازایابی پارتیزانی است. آنهایی که حساب شده دست به عمل می زنند بهترین نتایج را دریافت می کنند.

اثربخشی برنامه بازاریابی چریکی خود را ردگیری کنید

چه برنامه هایی به صورت ماهانه و فصلی کار می کنند؟ اثربخش ترین برنامه بازاریابی چریکی چیست؟ برای هر مشتری جدید یا فروش چه میزان هزینه می کنید؟ خریدن یک یا چند تبلیغ برای آنکه ببینید کدام یک اهداف شما را محقق میکنند راهی برای ورود به بازار است که کمترین اثرگذاری و اثربخشی را دارد. تحلیل و ردگیری آنکه مشتریان و فروش شما از چه طریقی حاصل می شود بسیار ضروری است. به یاد داشته باشید، اثربخشی بازاریابی یک میزان اندازه گیری عملکرد بلند مدت است.

تصحیح و بهبود برنامه بازاریابی چریکی

باید به صورت دوره ای (مثلا هر ۶ ماه) تلاش های بازاریابی خود را رصد کنید و بر حسب اطلاعات موجود عملکرد خود را ارزیابی کنید. کدام فعالیت ها نتیجه بخش بوده اند و کدامیک نیاز است توسعه یابند؟ در چرخه سالانه بعدی چه فعالیت های بازاریابی پارتیزانی را اجرا خواهید کرد؟ به یاد داشته باشید که موفقیت کسب و کار شانسی اتفاق نمی افتد، اما آماده سازی و عملکرد حساب شده میتواند منجر به موفقیت کسب و کار و تحقق اهداف شما شود.

گوریلا مارکتینگ یکی از استراتژی های بازاریابی است که به دلیل اثربخشی بالایی که دارد بسیار مورد توجه بازاریابان و صاحبان کسبو کار قرار گرفته است. شناخت کافی از کسب و کار، بازار، رقبا و پرسنا میتواند شما را در خلق برنامه بازاریابی چریکی موفق یاری کند. موارد ۸ گانه فوق را در نظر بگیرید و برنامه بازاریابی پارتیزانی را برای کسب و کارتان تعریف کنید که متناسب با پرسنا و در راستای تحقق اهداف استراتژیک تان باشد.

گیمیفیکیشن (Gamification) و مزایای آن در بازاریابی محتوایی

گیمیفیکیشن (Gamification) و مزایای آن در بازاریابی محتوایی

پیش بینی می شود که بازاریابی محتوا همچنان یک استراتژی کلیدی در بازاریابی دیجیتالی باشد و بازاریاب ها به زودی به دنبال راه حل های جدیدی خواهند بود تا محتوای جالب و تعاملی خلق کنند. بسیاری از آنها در حال حاضر علاقه مند به گیمیفیکیشن (Gamification) هستند. در این مقاله نکاتی وجود دارد که به شما کمک می کند پتانسیل گیمیفیکیشن برای ایجاد تغییرات اساسی در استراتژی بازاریابی محتوایی کسب و کارتان را، درک کنید.

اول از همه سوالی که ایجاد می شود آن است که گیمیفیکیشن چیست ؟ اساساً گیمیفیکیشن به معنای کاربرد مکانیسم های بازی در زمینه ها و فعالیت های غیر از بازی و بازی کردن است. گیمیفیکیشن به معنای استفاده ایده آل از مکانیسم های بازی در بخش هایی از کسب و کار است که وابسته به انگیزش و برقراری تعامل است، به عنوان مثال، آموزش، مدیریت پروژه، استخدام یا بازاریابی.

با پاداش دادن به بازیکنان بواسطه ی امتیاز و مدال یا معرفی بازیکنان برتر و اعلام آنها در تابلو ویژه، بازاریاب ها می توانند با تحریک ذات رقابتی انسان ها، بصورت کاملا موفق تعامل مصرف کنندگان را با برند افزایش دهند.

مزایا و ریسک های گیمیفیکیشن

چرا بازاریاب ها به گیمیفیکیشن علاقه مند هستند؟ مزیت اصلی محیط های بازی سازی شده (مدلسازی شده بر اساس مکانیزم های بازی) آن است که به راحتی می توانند باعث تحریک انگیزه ی افراد شوند. بازاریاب ها با بکار بردن گیمیفیکیشن در بازاریابی محتوایی، می توانند فرصت های بسیاری را برای تعامل مصرف کنندگان با برند خلق کنند، رفتارهای خاصی را تحریک کنند و بازیکنان را تشویق کنند تا وظایفی را که نیازمند زمان و تلاش زیادی است و در محیط های غیر بازی سازی شده غیر ممکن است را انجام دهند.

اما بازاریاب هایی که به استفاده از استراتژی های مدلسازی براساس مکانیزم های بازی برای خلق محتوای تعاملی بیشتر علاقه مند هستند باید نسبت به ریسک هایی که گیمیفیکیشن با آنها درگیر است، آگاهی داشته باشند. اگر بازی ها بصورت ضعیف طراحی شده باشند یا بصورت نادرست و بد هدایت شوند، ممکن است در کسب نتایج مورد انتظار شکست بخورند که این امر میتواند برای شهرت برند عواقبی جدی را به دنبال داشته باشند.

برای حصول اطمینان از اینکه فعالیت های بازی سازی شده قابل اطمینان هستند و اثرات ملموسی برای بازاریابی محتوایی به ارمغان می آورند، بازاریاب ها باید زمانی که بازی را طراحی می کنند و مقرراتی را تدوین می کنند توجه فوق العاده ای داشته باشند، همچنین لازم است در زمان واقعی بازخوردی ایجاد شود، بازیکنان برتر بصورت منصفانه شناسایی شوند و روند ردیابی شفاف سازی شود.

گیمیفیکیشن در عمل

تاکنون، گیمیفیکیشن بخاطر نتایج عالی و بی نظیری که برای برندهای قوی در سرتاسر جهان به ارمغان آورده است، بسیار مورد قدردانی قرار گرفته است. در این مقاله ۳ مثال از استفاده سودآور و استثنایی استراتژی های گیمیفیکیشن برای بازاریابی محتوایی بیان خواهد شد:

۱ ) مسابقه اینستاگرامی Heineken US Open

در سال ۲۰۱۳، Heineken مسابقه ای را برای یک حساب اینستاگرامی خاص برپا کرد. بازاریاب ها بیش از ۲۰۰ عکس قرار داده بودند تا از ترکیب و در کنار هم قرار دادن آنها یک تصویر تکه تکه و موزاییکی ایجاد شد که تماشاچیان یک مسابقه تنیس را نشان می داد.

چگونه در تبلیغات از اینستاگرام برای برندسازی استفاده کنید؟

کاربران مجبور بودند تا سرنخ هایی که در زیرنویس عکس ها وجود داشت را دنبال کنند، به عکس نهایی برسند، نظر خود را ارسال کنند و بلیط های بازی را ببرند. این کار اساسا یک تقاضای بلیط بر اساس شکار عکس ها و تصاویر بود.

این مسابقه سه روز به طول انجامید و هفت رویداد را به نمایش گذاشت، باعث شد بیش از ۱۵۰۰ کاربر در این بازی مشارکت کنند. به عنوان نتیجه Heineken اعلام کرد که شمار فالوورهایش بیش از ۲۰% افزایش پیدا کرده است. اگرچه این بازی شکار عکس پیچیده بود، اما مصرف کنندگان برای ادامه بازی و حل پازل انگیزه داشتند.

۲ ) بازی چشم جاسوس M&M

در سال ۲۰۱۳ M&M کمپین بیسکویت نمکی M&M را عرضه کرد و بازاریابی محتوایی بازی سازی شده ای را برای آن ارائه کرد. این رویداد از بخش های مختلفی تشکیل شده بود – در بین آنها یک بازی ساده جاسوسی چشم نیز وجود داشت. این برند یک تصویر بزرگ پر از شکل برند را در صفحه فیس بوک خود منتشر کرد. وظیفه کاربران بسیار ساده بود – پیدا کردن بیسکویت نمکی کوچک پنهان در بین آبنبات ها.

این بازی مورد استقبال بسیاری قرار گرفت و به سرعت به صورت بازاریابی ویروسی درآمد و سروصدای زیادی در رسانه های اجتماعی ایجاد کرد.

در ابتدا غیر قابل باور به نظر می رسید که کاربران واقعا بخواهند زمانی را صرف پیدا کردن بیسکویت نمکی کوچکی کنند و سپس بازی را با دوستان خود به اشتراک بگذارند، اما این فعالیت به وضوح توانست تمام کسانی را که انجام بازی های مشابهی را در دوران کودکی خود تجربه کرده بودند را، به سمت خود جذب کرد.

۳ ) بازی شکار لذت با بستنی Magnum

اگر تصور کرده اید که گیمیفیکیشن برای بازاریابی محتوایی یک امر نسبتا جدید بوده است، در نظر بگیرید که پیش از این Magnum در سال ۲۰۱۱ از یک بازی مهارتی آنلاین هوشمند که شکار لذت نامیده می شد، استفاده کرده است.

در تمامی نسخه های این بازی، بازیکنان یک شخصیتی را کنترل می کردند، ” Magnum Woman” و وظیفه اصلی آنها این بود که به او کمک کنند تا شکلات هایی را جمع آوری کند، در حالی که از یک صفحه وبسایت به وبسایت دیگر می پرید، بازدید برندهایی از سامسونگ گرفته تا داو و حتی یوتیوب، این شخصیت سریعا بازیکنان را درگیر کرد و بازی به سرعت به شکل ویروسی درآمد.

بازی شکار لذت برند Magnum خودش به تنهایی هیجان انگیز نبود، بلکه توانست به خوبی با کانال های اجتماعی Magnum ترکیب شود. با اتمام و تکمیل شکار لذت، بازیکنان می توانستند نتایج خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارند و دوستان خود را به چالش بکشند تا نتایج آن ها را به دست بیاورند.

چگونه از گیمیفیکیشن در استراتژی بازاریابی محتوایی خود استفاده کنید؟

نیازی نیست یک بخشی از یک سازمان بزرگ باشید یا دارای یک بودجه عظیم بازاریابی باشید تا بتوانید از استراتژی های بازی سازی شده در بازاریابی محتوایی خود استفاده کنید. گیمیفیکیشن تقریبا می تواند برای هر محصول یا خدمتی به کار گرفته شود و با هر بودجه ای قابل انطباق است. در این بخش نکاتی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا شروع به استفاده از گیمیفیکیشن در بازاریابی محتوایی خود کنید.

۱ ) در استفاده از گیمیفیکیشن گام های کوچک بردارید

اگر تاکنون هرگز گیمیفیکیشن را در برنامه های بازاریابی خود آزمون نکرده اید، بهترین کار آن است که با یک بازی آسان شروع کنید. به اینصورت می توانید یاد بگیرید که تئوری در عمل چگونه کار می کند و ببینید که مخاطبان هدف شما چگونه بازی را دریافت می کنند و با آن ارتباط برقرار میکنند. یک راه برای شروع آن است که به کاربران جایزه بدهید تا از صفحه فیس بوک بازدید کنند و شما در توییتر دنبال کنند یا ویدئوهای شما در یوتیوب تماشا کنند.

۲ ) بازی خود را به گونه ای بسازید که مخاطبان آن را حس کنند

اگر سیستم پاداش و جایزه شما برای بازی آنقدر پیچیده است که کاربران برای آشنایی با آن باید یک دستورالعمل طولانی را بفهمند، هرگز نتایج رضایت بخشی از گیمیفیکیشن به دست نخواهید آورد. به جای ساخت یک محیط بازی سازی شده پیچیده و بزرگ، بهتر است که بازی را به یک مجموعه ای از فعالیت های کوچک تقسیم کنید به گونه ای که بازدیدکننده ها قادر باشند رفته رفته در مورد آن یاد بگیرند. تنها اطلاعاتی را به بازیکنان بدهید که به منظور حرکت به مرحله بعد به آن نیاز دارند.

۳ ) گیمیفیکیشن را به اهداف بازاریابی خود ربط دهید

استراتژی گیمیفیکیشن خود را به گونه ای برنامه ریزی کنید که اطمینان پیدا کنید بازدید کننده ها تنها از وبسایت شما بازدید نمی کنند تا بازی کنند و سپس از صفحه شما خارج شوند. گیمیفیکیشن مورد استفاده قرار میگیرد تا به شما کمک کند آگاهی بهتری نسبت به محصول ایجاد کنید. بازی شما باید بازدید کننده ها را به سایر بخش های وبسایت تان هدایت کند تا بیشتر درباره محصولات و خدمات شما یاد بگیرند.

۴ ) با متخصصان مشورت کنید

گیمیفیکیشن اغلب بیشتر از آنچه که شما انتظار دارید پیچیده میشود و به شکل بازی های بازاریابی بد از نظر طراحی در می آید. اگر قبلا مسئولیت های زیادی داشته اید و اکنون اضافه شدن یک مسئولیت دیگر به آن برای شما بسیار زیاد است، می توانید برای استفاده از محیط های بازی سازی شده از خدمات و محصولات موسسات و شرکت های فعال در این زمینه استفاده کنید.

گیمیفیکیشن یک استراتژی بسیار عالی است که به شما در زمینه بازاریابی محتوایی کمک می کند و همچنین کمک می کند تا به واسطه ی روش های جدید از طریق تجربه کاربر عالی، به پرورش وفاداری مشتری و ساخت یک تصویر مثبت از برندتان اقدام کنید و با مخاطبان هدفتان تعامل برقرار کنید.

بهترین نرم افزار مدیریت پروژه رایگان در سال ۲۰۱۸

بهترین نرم افزار مدیریت پروژه رایگان در سال ۲۰۱۸

مطمئنا با نرم افزار مدیریت پروژه (Project Management Software) آشنا هستید، به طور خلاصه این نرم افزار برای برنامه ریزی پروژه، پیشبرد فرآیندها، تعیین مسئولیت های هر بخش از پروژه و… به کار می رود. به صورت کلی میتوان گفت نرم افزارهای مدیریت پروژه یا همان برنامه های Project Management به صورت مخفف PM قابلیت مدیریت بخش های مختلف پروژه را به شما می دهند.

چه سوالاتی قبل از استفاده نرم افزار مدیریت پروژه باید پاسخ دهیم؟

راه حل و کارکردهای نرم افزار مدیریت پروژه به طور قطع جزو ابزاری محسوب می شوند که، صرف نظر از ارزش سازمانی شناخته شده خود، می توانند کسب و کار شما را به طور حرفه ای ارتقا دهند.

  • آیا خرید سیستم مدیریت پروژه شناخته شده و مشهور برای یک شرکت کوچک یا متوسط سرمایه گذاری منطقی محسوب می شود؟

برای کسب وکارهای کوچک و متوسط خرید سیستم های مدیریت پروژه شناخته شده در ابتدای کار توصیه نمی شود بلکه پیشنهاد می شود ابتدا با نرم افزارهای مدیریت پروژه آشنا شوند و بعد از استفاده ی کاربردی از آنها با افزایش تعداد پروژه ها سرمایه گذاری لازم را برای خرید سیستم های مدیریت پروژه در نظر بگیرند.

از دلایل سرمایه گذاری برای خرید نرم افزارهای مدیریت پروژه که گامی هوشمندانه برای شرکت های کوچک محسوب می شود، این است که به کارگیری آنها برای این کسب و کارها در حقیقت منجر به کاهش اشتباهات، مشکلات مربوط به پروژه های سازمان و هزینه ها می شوند.

آیا نرم افزار مدیریت پروژه رایگان می تواند فعالیت های گسترده را برای شما مدیریت کنند؟

پس از استفاده و تجزیه و تحلیل نرم افزارهای پروژه رایگان متفاوت با جرات می توانیم بگوییم، برخی از نرم افزارهای مدیریت پروژه رایگان وجود دارند که می توانند برای مدیریت و اجرایی شدن پروژه ها امکانات رایگان را در اختیار مخاطبان قرار دهند. برنامه های PM رایگان دیگر به صورت آن صفحات اکسلی که در ذهن داشته و داریم، نیستند. بلکه، کاملا متحول شده و به سیستم های آنلاین قدرتمند همکاری تبدیل شده اند که پیشرفت آنها به آسانی برای همه قابل فهم و رویت است. در سیستم های مدیریت پروژه و برنامه های PM امکانات بسیاری وجود دارد که قادر به ذخیره داده های ارزشمند، ردگیری زمان و هزینه، کمک به ایجاد محتوای مربوط به پروژه و البته هدایت کاربران به سطحی جدید از بودجه بندی هوشمندانه، هستند.

بهترین نرم افزار مدیریت پروژه رایگان در سال ۲۰۱۸ کدام است؟

نرم افزار مدیریت پروژه رایگان برای انجام فعالیت های آنلاین کسب و کارها جهت مدیریت پروژه ها و هماهنگی بهتر و کارآمد بین اعضا قابل استفاده می باشند. در زیر نمونه هایی از پرکاربردترین نرم افزار مدیریت پروژه آنلاین رایگان را در سال ۲۰۱۸ معرفی می نماییم :

  • ترلو Trello
  • آسانا Asana
  • تسکولو Taskulu
  • گانت پروجکت Gantt Project

ترلو Trello

نرم افزار مدیریت پروژه ترلو Trello در سال ۲۰۱۱ توسط شرکت فاگ کریک ساخته شد که بخش اصلی خدمات و امکانات آن به جز بخش Trello Business classرایگان می باشد. ترلو یک نرم افزار تحت وب است و به دلیلی پشتیبانی کامل زبان فارسی، و محیط ساده و قابل فهم، یکی از نرم افزارهای مدیریت پروژه رایگان محبوب و پرکاربرد در بین ایرانیان می باشد که از آن در سطح وسیعی، برای اجرایی نمودن پروژه ها، استفاده میشود. ترلو به صورت اپلیکیشن موبایل و تبلت برای تمامی سیستم عامل ها طراحی شده است.

اساس کار، Trello

نرم افزار مدیریت پروژه ترلو از سه بخش Board، List ، Card تشکیل شده است.

Board

بستر مدیریت پروژه ها که هدف اصلی و کلی شماست بورد نام دارد، بورد در واقع همان تخته وایت برد شماست اما در قالب دیجیتال و تحت وب. از ویژگی های بارز بورد پویا بودن آنست به این معنا که قابلیت گسترش و تغییر را در تمام بخش های مدیریت پروژه دارا است.

List

بخش های ترلو به صورت زیرمجموعه ای هستند و هر بخش تکمیل کننده ی بخش های دیگر است، لیست ها بخشی از بورد هستند که شما میتوانید برای مدیریت و اجرایی نمودن پروژه های کوچک و بزرگ کلیه وظایف خود را در آنها ثبت و طبقه بندی نمایید.

Card

کارت ها تکمیل کننده ی بخش لیست در ترلو هستند در کارت ها وظایف هر یک از اعضای تیم ثبت می شود، کارت ها از قابلیت جابجایی بین لیست ها برخوردارند.

با ترلو میتوانید مراحل انجام پروژه را در سه بخش Todo، Doing، Done تقسیم و برنامه ریزی کرده و به انجام پروژه نظم خاصی بدهید. Todo شامل تمامی مراحل پروژه است که قصد انجام آن را دارید، Doing شامل بخش هایی از پروژه یا وظایف اعضای تیم است که در مراحل انجام قرار دارند.

Done نیز کلیه بخش ها و وظایفی از پروژه را شامل می شود که به پایان رسیده است.

Trello Business Class :

ترلو یک نرم افزار مدیریت پروژه قدرتمند با سطح امنیت بالا است اما یکی از امکانات جدید ترلو که به قدرت امنیت ترلو افزوده است Trello Business Class میباشد. استفاده از این بخش رایگان نیست و هر یک از اعضای تیم باید به صورت ماهانه اشتراکی را خریداری نمایند.

از مهمترین ویژگی های این بخش علاوه بر امنیت بالا در حفظ و نگهداری اطلاعات پروژه ها میتوان به دسترسی مدیر پروژه به تمام مراحل اجرایی توسط اعضای تیم، پشتیبانی ودر اولویت قراردادن مشتریان از طریق دریافت ایمیل، محدود کردن دسترسی اعضا از طریق ایمیل،و اضافه نمودن اعضا از طریق Google Apps …. اشاره نمود.

مزایای ترلو

  • ترلو یک نرم افزار منعطف، سریع و در عین حال ساده، برای مدیریت پروژه های شرکت، می باشد. با استفاده از ترلو می توانید آماری دقیق و شفاف از کلی ترین تا جزئی ترین بخش های انجام پروژه را آماده و بایگانی نمایید.
  • از دیگر ویژگی های ترلو مدیریت زمان می باشد. هنگامی که انجام پروژه ای را شروع می کنید به صورت خودکار زمان ثبت شده، مدت زمان سپری شده، زمان باقی مانده که برای پایان بخش های مختلف پروژه لازم است را به شما یادآوری می کند.
  • عضویت در بوردهای ترلو نامحدود است، برای طرح مسائل مهم میان تیم پروژه میتوانید تمام افراد مدنظرتان را به بورد ترلو اضافه نمایید و به بحث و تبادل نظر در جهت مدیریت و اجرایی نمودن پروژه بپردازید.

آسانا Asana

یکی دیگر از نرم افزارهای مدیریت پروژه تحت وب نرم افزار Asana  است، این نرم افزار در سال ۲۰۰۸ به بازار آمد و میتوان آن را به عنوان یکی از بهترین نرم افزارهای مدیریت پروژه برای تیم های IT معرفی نمود. نسخه ی معمولی و پایه این نرم افزار کاملا رایگان است، اما استفاده از نسخه کلود از طریق خرید اشتراک ماهانه یا سالانه ممکن است.

این نرم افزار بر روی تمامی سیستم عامل های موبایل قابل استفاده است و به پنج زبان انگلیسی، فرانسوی، پرتغالی، آلمانی و اسپانیایی منتشر شده است.

هدف آسانا توانمند ساختن کسب وکارها برای پیشبرد اهداف به صورت برنامه ریزی شده در جهت رشد و پیشرفت بشریت است.

با Asana هر تیم می تواند یک فضای کاری ایجاد کند. فضاهای کاری شامل پروژه ها و پروژه ها شامل وظایف است. در هر فضا، کاربران می توانند یادداشت ها، نظرات، پیوست ها و برچسب ها را اضافه کنند. کاربران می توانند پروژه ها و وظایف را دنبال کنند، و هنگامی که وضعیت یک پروژه یا کار تغییر می کند، به کلیه به روزرسانی ها در مراحل مختلف پروژه دسترسی داشته باشند.

در این مقاله چند مورد از کاربردی ترین انواع نرم افزار مدیریت پروژه رایگان معرفی شدند، استفاده از این نرم افزارها سبب می شود در زمان و هزینه های کسب و کار خود صرفه جویی کنید. کار کردن با نرم افزارهای مدیریت پروژه ذکر شده در بالا به هیچ وجه پروسه ی سخت و دشواری ندارد، از همین امروز شروع کنید.

تسکولو Taskulu

در پاییز ۹۲ نرم افزار تحت وب ایرانی تسکولو Taskulu فعالیت خود را آغاز کرد، Taskulu از دو واژه Task به معنی کار یا وظیفه و kulu در اصل واژه ای نشات گرفته از زبان آفریقایی با نوشتار zulu است به معنی عظیم و بزرگ است در اصل تسکولو به معنی کار بزرگ می باشد. در پاییز ۹۳ اولین نسخه این نرم افزار با زبان انگلیسی و با هدف بازارهای بین المللی منتشر شد. این نرم افزار زبان های انگلیسی و اسپانیایی را همراه با تقویم جلالی پشتیبانی میکند. تسکولو به صورت اپلیکیشن برروی تمامی سیستم عامل های موبایل قابل استفاده است.

در اجرای یک پروژه با استفاده از Taskuluمی توان به راحتی فهرست وظایف ایجاد و آنها را مدیریت کرد و در سه بخش Todo ،Doing ،Done قرار داد. وجود این مراحل، پیگیری وضعیت انجام فعالیت ها توسط اعضای تیم را سریع تر و آسان تر کرده و از دوباره کاری در مراحل اجرایی پروژه جلوگیری می نماید. به طور کلی تسکولو به عنوان یک نرم افزار مدیریت پروژه کارآمد با توانایی ارتباط تیمی گامی مهم برای انجام و مدیریت پروژه های شرکت شما می باشد.

با تسکولو می توانید لحظه به لحظه با اعضای تیم ارتباط برقرار کنید و زمانی که صرف انجام پروژه می شود را ثبت و براساس آن گزارش های کاری دقیقی برای خود تهیه کنید.

از دیگر قابلیت های تسکولو پیوست کردن و به اشتراک گذاری فایل های کاری لازم برای اجرای پروژه بین اعضای تیم، ثبت دیدگاه، و منشن کردن اعضای و گفتگوهای گروهی و خصوصی می باشد.

استفاده از تسکولو و عضویت در آن ابتدا برای کلیه کسب و کارها رایگان و بعد از مدتی استفاده از آن برای سطوح مختلف دسترسی نیازمند پرداخت هزینه است.

امروزه سطوح مختلفی برای استفاده از نرم افزار مدیریت پروژه تسکولو در نظر گرفته شده که سطح پایه آن برای کسب و کارهای نوپا و کوچک که دارای ۱۰کاربر یا کمتر هستند کاملا رایگان است.

سطوح تجاری، حرفه ای و اختصاصی تسکولو که استفاده از آن نیازمند پرداخت هزینه به دو صورت ماهانه و سالانه است براساس نوع نیاز سازمان ها مشخص شده است.

گانت پروجکت Gantt Project

گانت پروجکت Gantt Project یک نرم افزار مدیریت پروژه رایگان ست که یکی از دلایل انتخاب آن ۵ زبانه بودن این برنامه می باشد.

Gantt Project یک برنامه دسکتاپ برای کاربران ویندوز، osx و لینوکس است که به صورت رایگان قابل دانلود است. این نرم افزار با پیروی از مثال پروژه MS، با ایده اصلی فراهم آوردن تخصیص منابع یکسان و قابلیت گانت برای کاربران کسب وکارهای مبتنی بر بودجه، طراحی شده است. همچنین با ایجاد امکان سازماندهی کار به شیوه ی شخصی، وارد کردن تعداد زیادی داده و خروجی گرفتن از آنها، یا استفاده از هر قالب پلتفرم رایگان برای صرفه جویی در زمان، توانسته انتظارات گروه­های بزرگ و غیر مرتبط را پاسخ دهد.

قابلیت اصلی این سیستم، بیشتر به دلیل جدول بندی آن است، با این رویکرد که کاربران را قادر سازد کار را در ساختارتفکیک شده مورد نظر سازماندهی کنند، و وظایف و فعالیت ها و راه حل مطلوب آن­ها را به همان صورت که در زمان کار با خدمات پروژه MS انجام می دادند، ایجاد کنند. شیوه عملکرد نیز نسبتا مشابه است،که بدین معناست که کاربران می توانند وظایف را اولویت بندی، هزینه­ها راپیگیری، یادداشت برداری و همچنین قالبها را با موضوعات سفارشی، شخصی سازی کنند. گانت پراجکت همچنین امکان جداسازی و اجرای مستقل وظایف را فراهم می کند و خطوط اصلی را ترسیم می کنند که در آن می توان دستیابی به هدف را در هر یک از  طرح ها  مقایسه کرد.

یکی از بزرگترین مزایای نمودارهای گانت چارت توانایی مجسم کردن راحت پروژه است. برای یک پروژه ی بزرگ کاری میتوان از نمودار گانت چارت برای تجسم حالت کلی پروژه استفاده کرد.

مخاطب گانت پراجکت چه کسی است ؟

گروه های متنوع (ازجمله گروههای بین المللی) که در جستجوی مدیریت پروژه های نیمه تجاری، با ویژگیهای پروژه MS، هستند.

چه امکاناتی به صورت رایگان در دسترس هستند؟ گانت پراجکت یک برنامه کاملا رایگان است که هیچ طرح سازمانی را به کاربران تجاری عرضه نمی کند. از وب سایت رسمی آن­ها برای دانلود این برنامه میتوانید بازدید کنید، خواهید دید که تمامی قابلیتها برای استفاده، در دسترس خواهند بود.

لید lead چیست و چه اثری در بازاریابی دارد ؟

لید lead چیست و چه اثری در بازاریابی دارد ؟

بی‌شک برای شما هم پیش آمده که کسب‌وکارهای مختلف برای معرفی محصول یا خدمات‌شان با شما تماس گرفته باشند. ممکن است حتی خدمات یا محصولات معرفی شده اصلا با علاقه شما مرتبط نباشد، بنابراین در نهایت بازاریابی تلفنی آنها فقط یک مزاحمت به حساب می‌آید.

اینجاست که مدیران بازاریابی به این نتیجه می‌رسند که با انجام یک فرآیند ساده، مستقیماً سراغ مخاطبان هدف بروند و افرادی را هدف‌گیری کنند که احتمال علاقمندی آنها به محصولات بیشتر باشد. بنابراین در اینجا مفهوم لید Lead و Lead Generation به وجود می‌آید.

Lead به افرادی گفته می‌شود که از یک کانال به محصولات و یا خدمات شما علاقه نشان داده‌اند. به طور مثال فردی غرفه شما را در یک نمایشگاه مشاهده کرده و سپس تصمیم گرفته است از طریق پر کردن فرم‌های موجود تمایل خود را برای همکاری با شما اعلام کند. حالا ببینیم که تولید لید یا همان لید جنریشن Lead Generation به چه معنا است، دقیقا شامل چه مواردی است و چه کمکی به کسب‌وکار شما می‌کند؟

به صورت کلی شما زمانی به یک لید دسترسی پیدا می‌کنید که به یک سری اطلاعات شخصی آن فرد دسترسی پیدا کنید و آن اطلاعات به صورت آگاهانه در اختیار شما قرار گرفته باشد.

یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تولید لید (Lead Generation) ارائه کوپون‌ برای شرکت در رویدادها و یا فروش خدمات و محصولات است که مخاطب در ازای آن اطلاعات خود را به شما می‌دهد. همین مبادله ساده نشان‌دهنده این است که دریافت‌کننده کوپن از ارائه اطلاعات خود رضایت داشته و به محصولات و خدمات شما علاقه نشان داده‌است.

روش دوم این است که محتوایی مانند یک کتاب الکترونیکی را به طور رایگان در یک صفحه فرود قرار دهید و شرط دریافت کتاب، ارسال اطلاعات مخاطب باشد. در این حالت خود مخاطب به محتوای شما علاقه نشان داده و با رضایت اطلاعاتش را در اختیارتان می‌گذارد، شما هم می‌توانید در آینده با او از طریق ایمیل و یا حتی تماس تلفنی ارتباط برقرار کنید.

بدون شک اینها تنها روش‌های تولید لید (Lead Generation) نیستند و راه‌کارهای بسیاری وجود دارند که به‌واسطه آن‌ها می‌توانید یک رابطه تعاملی و منطقی با موقعیت فروش یا Lead خود ایجاد کنید. اگر شما از روش خاصی استفاده می‌کنید، می‌توانید آن را با ما به اشتراک بگذارید.

 

پرسنا چیست و چه کاربردی در فعالیتهای بازاریابی دارد؟

پرسنا چیست و چه کاربردی در فعالیتهای بازاریابی دارد؟

شخصیت مشتری یا پرسنا Buyer Persona یک تعریف کلی از مشتریان هر بخش از بازار هدف  برند است. تعریف درستی از پرسوناها، به برندها در جذب مشتریان بیشتر (از طریق بازاریابی، فروش، محصولات و خدمات) کمک می ­کند. فهمیدن عمیق پرسنا (Buyer Persona) یا همان ” شخصیت مشتری”، برای خلق محتوا، توسعه محصول، پیگیری خرید و فروش بیشتر و به واقع هر آنچه که به جذب و حفظ مشتری در بازاریابی مربوط می‌شود، ضروری است.

چرا پرسنا برای کسب و کارها مهم است؟

یکی از مشکلات اساسی سازمان‌ها هنگام تدوین استراتژی بازاریابی، ناتوانی افرادِ داخل سازمان در داشتن نگاهی واقع‌بینانه به آنچه که واقعا انجام می‌دهند، از منظر بازار هدف است.

پرسنا یا شخصیت مشتری ابزاری است که به بازاریابان کمک می‌کند تا بتوانند با ایجاد پلی از شکاف بین تجربه مشتری و انتظارات او از یک سو، و مفروضات ناخودآگاه ارائه دهندۀ محصول و یا خدمت یعنی “برندها”از سوی دیگر، با موفقیت عبور کنند.

یک پرسنا باید به اندازه کافی دارای جزئیات روانشناختی باشد تا به شما اجازه دهد بتوانید به راحتی از دیدگاه او گام برداشته و محصولات و خدمات برندتان را از دیدگاه او ارزیابی کنید.

گاهی پرسناها بخشی مشخص و تعریف شده از بازار هدف نیستند، پرسنا می تواند بخشی ازبازار هدف باشد که در نقطه های انتهایی بازار هدف برند قرار گرفته باشد. اگر محصول شما بتواند جوابگوی نیاز این افراد نیز باشد، مطمئناً بخش های کاملا مشخص و تعریف شده بازار از دید برند را نیز حتما پوشش خواهید داد.

هنگام تدوین هر پرسنا بیندیشید که :

به چه چیزی فکر می‌کند؟

چگونه محصول خدمتی که برند ارائه می‌دهد نیازهای ” او” را مرتفع می‌سازد؟

زندگی کردن واقعی با بینش “شخصیت مشتری” بسیار مهم است، اما حتی پرسیدن سوالاتِ درست در مرحلۀ اولیه، بدون اینکه بتوانیم ببینیم، همانطور که “مشتری فرضی” می‌بیند، صحبت کنیم همانطور که “او” صحبت می‌کند و بترسیم همانگونه که “او” می­ترسد، مشکل است. (“او” همان “مشتری فرضی” یا “پرسنا” است که در فارسی گاهی “شخصیت مشتری” نیز ترجمه شده است.)

حال که تعریف مختصری از اینکه پرسنا چیست انجام شد به بیان کاربرد پرسنا در فعالیت های بازاریابی می پردازیم.اما قبل از آن…………….

“پرسنا منفی” (Negative Persona) چیست؟

همانطور که پرسونا نمایانگر مشتری های ایده آل شما هستند، Negative Persona یا افراد حذفی (Exclusionary) نیز نمایانگر کسانی هستند که شما نمی‌خواهید در دسته بندی مشتریان شما قرار بگیرند.

مثلا مشتریان بالقوه ای که به دست آوردن آن ها بسیار هزینه ­بر است یا مثلا کسانی که میانگین فروش به آنها علی رغم صرف بودجه زیاد جذب به برند، پایین است، وتمایل به رویگردانی از برندتان را دارند و به احتمال زیاد دیگر از شما خرید نخواهند کرد.

کاربرد پرسنا (Persona) در بازاریابی

پرسنا به شما کمک می‌کند تا مشتریان بالقوه (Prospective Customers) خود را بهتر درک کنید. این امر به شما در تهیه محتوا، انتقال پیام برند و توسعه محصولات و خدمات در راستای رفع نیازها، و چگونگی تعامل برند با گروه های مختلف بازار هدف کمک فراوانی می‌کند. مثلا شما می‌دانید که مخاطب هدف  شما یک پرستار است اما آیا می‌دانید به طور دقیق نیازها و علایق او چیست؟ ذهنیت شما از مشتری ایده آل چیست؟ برای اینکه بفهمید چه چیز باعث می­شود که بعضی از مشتریانتان تبدیل به بهترین مشتریان شما شوند باید پرسناهای (Persona) دقیقی برای کسب و کارتان تعیین کنید.

پرسونای دقیق مبتنی بر تحقیقات بازار و همچنین دیدگاه­ هایی که شما از مشتریان واقعی خود جمع آوری می‌کنید، تبیین می شود. ( از طریق نظرسنجی، مصاحبه و…). بسته به نوع کسب و کارتان، شما می‌توانید از ۱ الی۲۰  پرسونا (Persona) داشته باشید. اما اگر در این راه تازه ­کار هستید بهتر است با تعداد کم شروع کنید، بعدها در صورت نیاز می‌توانید تعداد بیشتری Persona برای کسب و کارتان در نظر بگیرید.

در درجه اول، ایجاد Persona به شما فرصت ایجاد محتوا و انتقال پیام برند برای ارائه به مخاطبان هدفتان را میدهد و در ضمن شما را قادر می­سازد بخشهای مختلف بازار هدف (Different Segments) خود را هدفگیری نمایید یا بازاریابی شخصی­سازی شده (Personalize) انجام دهید. به طور مثال در صورتی که بخواهید یک ایمیل به همه افراد موجود در پایگاه داده خود ارسال کنید به جای اینکه یک ایمیل یکسان به همه افراد بفرستید می توانید به وسیله دسته بندی از طریق پرسنا (Buyer Persona)، ایمیل را متناسب با اطلاعاتی که راجع به هر پرسنا دارید ، شخصی سازی کرده و سپس ارسال کنید.

در صورت ادغام ویژگی شخصیتی مشتری (Persona) با سطوح قیف فروش (اینکه یک مشتری بالقوه در کجای این چرخه قرار دارد)، سبب می شود  تا فعالیت بازاریابی هدفمند برای همان سطح از فرآیند قیف فروش اختصاص دهید. اگر کمی نیز روی تعریف شخصیت منفی(Negative Persona) وقت بگذارید آنگاه می توانید افراد نامطلوب را از لیست مخاطبان  بازار هدف خود حذف کنید، که این باعث کاهش هزینه بازاریابی شما برای جذب  مشتری بالقوه می­شود که افزایش سود فروش را برای شما به ارمغان می­آورد.

پرسنا دو عملکرد کلیدی در بازاریابی دارد

اول آنکه به تسهیل هدایت فرآیند به سمت درک عمیق  و واقعی از افکار، احساسات و رفتار‌های مشتریان کمک می­کند. هر برندی باید مستندات مکتوب از شناخت و درک بازار هدفش و شخصیت مشتریانش داشته باشد و این یکی از دلایل مهم نیاز به پرسنا در بازاریابی است.

یک مدیر حاذق بازاریابی باید بداند چگونه فعالیت های بازاریابی که برندش انجام می‌دهد (هم محصول و هم ارائه خدمات) نیاز‌های پرسونا را برطرف می‌کند.

دوم آنکه پرسنا به برند امکان پیدا کردن فرصت‌های کشف نشده موجود برای محصول، و خدمات را میسر می سازد. همچنین باعث می‌شود که آنچه شما انجام می‌دهید مفیدتر و مرتبط‌تر با نیازهای مشتریانتان از برند باشد. در واقع پرسونا در بیان اینکه محصول یا خدمت شما کجا وچگونه برای او مورد استفاده است، تهیه استراتژی های بازاریابی را برای شما سهل تر می نمایند.

پرسناها به شما در پرسیدن سوالات بهتر کمک می‌کنند

پرسش‌های خوب می تواند به نوبه خود منجر به کمپین هایی با اثربخشی بالا در بازاریابی شود و یا به نوعی دقیق‌تر به عنوان آزمون اولیه در ایده‌ها برای خلق محصولات جدید عمل ‌کنند. پرسوناها به شما در جهت برنامه‌ریزی بهتر، تفکر بهتر و در نهایت تخصیص بودجه درست در فعالیت های بازاریابی کمک خواهند کرد.

ایجاد پرسنا‌ها به بازاریابان دربه دست آوردن سهم بیشتری از بازار، پیدا کردن نسخه جدید محصول، و یا خدمت رسانی بهتر که منجر به رضایت بیشتر و نگهداشت طولانی مدت مشتریان از برند می‌شود، کمک خواهد کرد.

کمپین ۳۶۰ درجه

کمپین ۳۶۰ درجه

تا حالا برایتان پیش آمده که با روشن کردن تلویزیون، تبلیغی را ببینید که پیش از این در راه منزل تبلیغ آن برند را بر روی بیلبورد دیده باشید و با روشن کردن کامپیوتر شخصی و جستجو در صفحات اینترنت برای انجام کارهای روزانه در صفحات گوناگون مجدداً با تبلیغ همان برند مواجه شده باشید؟ هر جایی که بروید در فضای آنلاین و آفلاین با تبلیغات این برند مواجه می شوید. چنین موردی نمود واقعی یک کمپین ۳۶۰ درجه ( ۳۶۰ Marketing Campaign) است.

کمپین ۳۶۰ درجه چیست؟

ایجاد تجربه d 360 درجه در مورد هم افزایی در پیام رسانی است. در کمپین های بازاریابی و تبلیغاتی ۳۶۰ درجه تلاش می شود پیام تبلیغاتی برند از طریق بسترهای مختلف به دست مخاطبین هدف برسد، مهم نیست مشتریان کجا باشند از طریق تبلیغات پرینتی، تبلیغات در مغازه، تبلیغات دیجیتال و شبکه های اجتماعی ارتباط با برند را تجربه می کنند.

کمپین بازاریابی۳۶۰ درجه کل چرخه خرید را پوشش می دهد، از کشف محصول و برند تا خرید و تکرار خرید مشتری. در این روش بازاریابی تمام رسانه ها از جمله تلویزیون، موبایل، رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی به صورت یکپارچه و بر اساس استراتژی های برند مورد استفاده قرار می گیرند. برند در تمام نقاط دسترسی و ارتباطی مصرف کننده به نمایش در می آید.

یکی از مثال های موفق در اجرای کمپین تبلیغاتی ۳۶۰ درجه، برند کوکاکولا است که در سال ۲۰۱۳ به صورت گسترده اقدام به تبلیغات در بسترهای گوناگون کرد؛ حضور در رخدادها و ایونت های مرتبط، تبلیغات ویدئویی در تلویزیون و شبکه های اجتماعی، ایجاد نرم افزار در گوشی موبایل و برقراری مسابقه از طریق آن از جمله بسترهای مورد استفاده توسط این برند بود که به خوبی توانست مخاطبان هدف خود را به تعامل با برند ترغیب کند.

کمپین های بازاریابی ۳۶۰ درجه موفق، پیام اصلی که مخاطبان به آن علاقه مند هستند را در نظر می گیرند و بررسی می کنند و مخاطبان ترجیح می دهند این پیام را به چه شکل دریافت کنند، سپس تمام ارتباطات و استراتژی های بازاریابی بر اساس برقراری ارتباط موثر با مخاطبان لحاظ می شود.

اهمیت داده در بازاریابی ۳۶۰ درجه

پیامی که به دقت طراحی شده باشد منجر به رضایت مشتری و وفاداری به برند میشود. استفاده از کلان داده (Big Data) می تواند بازاریابان را در شناسایی پیام مناسب یاری دهد. تحلیل گفتگوها در رسانه های اجتماعی، اتاق های گفتگو در سایت های مرتبط و سوالاتی که مخاطبان از برند دارند تنها تعدادی از روش های جمع آوری داده برای یافتن فرصت های پنهان است. مصرف کنندگان در مورد برند شما چه می گویند؟ به چه چیزهای دیگری علاقه مند هستند؟ وقتی وارد سایت تان می شوند چه کار می کنند؟

داده به شرکت ها قدرت میدهد تا به علاقه مندی های مشتریان واکنش درست نشان دهند. با استفاده از داده پیام های مناسب شناسایی می شوند و حتی در بسترها و رسانه های مختلف به شکلی مناسب طراحی می شوند، به این صورت کمپین ۳۶۰ درجه کارآمدتر اجرا می شود.

آیا کمپین ۳۶۰ درجه دایره کامل است؟

مثال جامع و کاملی از کمپین بازاریابی ۳۶۰ درجه وجود ندارد که مشخص کند چه مواردی باید در یک کمپین لحاظ شوند. اما با توجه به توضیحات و نمونه های اجرایی هرچه رسانه های مورد استفاده بیشتر باشد قاعدتا بازخورد بهتری نیز خواهد داشت.

مهمترین جنبه ی تبلیغات ۳۶۰ درجه آن است که کمپین های اجرایی آن در هر دو بستر آنلاین و آفلاین صورت می پذیرد. تبلیغات ۳۶۰ درجه تمامی بسترهای اطلاع رسانی ممکن را پوشش میدهد. همچنین عامل دیگر یکپارچگی و دسترسی بیشتر به مخاطبان است. در طراحی کمپین های بازاریابی ۳۶۰ درجه، پیام رسانی در تمام رسانه ها و به موازات هم صورت می پذیرد در نتیجه دسترسی به مخاطبان در سطح قابل قبولی خواهد بود و از آن جایی که کمپین به صورت کلی طراحی می شود، سازگاری و یکپارچگی طرح اجرایی نیز افزایش می یابد.

توسعه کمپین بازاریابی ۳۶۰ درجه

برای اجرای بازاریابی ویروسی می توانید از روش تبلیغات ۳۶۰ درجه استفاده کنید. در ادامه برخی از بسترهای مهم و قابل استفاده در یک کمپین بازاریابی ۳۶۰ درجه معرفی شده اند :

  • شبکه های اجتماعی

    یکی از مهمترین بسترهای قابل استفاده با بازخوردی بالا که تعامل مخاطبان با برند را افزایش می دهد. همچنین به دلیل امکان به اشتراک گذاری پیام ها روش خوبی برای بازاریابی توصیه ای است.

  • پست مستقیم

    پست مستقیم خیلی وقت است که مورد استفاده قرار نمی گیرد، به همین دلیل ممکن است با توجه به استراتژی برند شما قابل استفاده باشد و حتی تجربه س خوبی را برای مخاطبانتان فراهم کند.

  • برنامه های گفتگو زنده در شبکه های اینترنتی

    کنفرانس اینترنتی، اتاق های گفتگو در وبسایت های تخصصی و مواردی از این دست منجر به برقراری ارتباط مستقیم با مصرف کنندگان می شود که بازخورد بسیار خوبی دارد.

  • وبلاگ

    ایجاد محتوای با کیفیت و ارزشمند بسیار مهم است و نشان می دهد که شما در حوزه کاری خود تخصص کافی را دارید. همچنین استفاده بازاریابی محتوایی سبب می شود به واکنش مخاطبان نسبت به موضوع مورد نظرتان دسترسی داشته باشید.

  • نرم افزارها

    نرم افزارهای تحت وب و نرم افزارهای موبایل هر دو روش های خوبی برای بهبود تجربه مشتریان و در تماس بودن همیشگی آنها با برند است. نرم افزارهای موبایل از آن جهت که در هر زمان و مکانی امکان دسترسی به مخاطبان را فراهم می کنند بسیار مفید هستند.

  • ایمیل

    بازاریابی ایمیلی روش بسیار خوبی برای انتشار اخبار در مورد فروش یا رخدادهای مهم مانند تخفیف یا قرعه کشی است. همچنین در این روش می توانید مخاطبان را دسته بندی کنید و پیام هایی که توجه شان را جلب می کند را برایشان ارسال کنید.

  • ویدئو 

    بازاریابی ویدئویی یکی از موثرترین روش های تبلیغات است چرا که درصد به اشتراک گذاری آن بالا است، در زمانی کوتاه اطلاعات زیادی را انتقال می دهد و همچنین منجر به سرگرمی مخاطبان شده و اگر درست طراحی و ساخته شود توجه مخاطبان را به خود جلب می کند.

  • واسط کاربری موبایل

    همانقدر که ظاهر و واسط کاربری سایت مهم است، طراحی و ظاهر سایت بر روی موبایل هم اهمیت دارد چراکه کاربران در عصر حاضر بیشتر از گوشی های موبایل خود استفاده می کنند.

  • کارکنان و اعضای شرکت

    هیچکس یک کسب و کار را بهتر از اعضایی که به خوبی آموزش دیده باشند معرفی نمیکند. هیچ رسانه ای نمی تواند جایگزین تجربه ای شود که مشتریان در تعامل مستقیم با اعضای شرکت خواهند داشت.

  • تبلیغات پرینتی

    تبلیغات پرینتی می تواند شامل بیلبورد، آگهی، پوستر و هر نوع تبلیغ دیگری باشد. در این موارد هم یکپارچگی و پیام مناسب را مد نظر قرار دهید.

  • تبلیغات در رسانه های جمعی

    رسانه های جمعی از نظر دسترسی به مخاطبان وضعیت بسیار خوبی دارد و تبلیغات در آن بازخورد مناسبی خواهد داشت.

این لیست، فهرست تکمیل شده کمپین بازاریابی ۳۶۰ درجه نیست، بنابر اهداف، بودجه، استراتژی بازاریابی و نوعی پیامی که می خواهید به مخاطبان خود برسانید ممکن است مواردی به این لیست اضافه یا از آن حذف شود.

امروزه تبلیغات ۳۶۰ درجه یکی از روش های پر کاربرد است. زمان را از دست ندهید، یک کمپین ۳۶۰ درجه طراحی کنید و در آن از رسانه هایی مانند موبایل، تلویزیون (اگر حضور در تلویزیون برای برند شما گران تمام می شود از رسانه های جمعی جایگزین مانند رادیو استفاده کنید)، بسترهای دیجیتال و شبکه های اجتماعی استفاده کنید.

زمان پست گذاری در شبکه‌های اجتماعی بهترین و بدترین

زمان پست گذاری در شبکه‌های اجتماعی بهترین و بدترین

تعیین بهترین زمان برای ارسال پست در تلگرام، اینستاگرام، توییتر و… برای موفقیت در بازاریابی کسب‌و‌کارتان از طریق شبکه‌های اجتماعی، بسیار حیاتی است. شما می‌توانید از این اینفوگرافیک برای تدوین تقویم محتوایی و تنظیم زمان ارسال پست‌هایتان در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان تلگرام استفاده کنید.

ساعت مطلوب برای به‌اشتراک‌گذاشتن پست‌ها در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان تلگرام ممکن است بسته به مخاطبان شما تغییر کند. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم برای ارزیابی شبکه‌های اجتماعی‌ کسب‌و‌کارتان از ابزارهای تحلیل مانند Buffer، Cyfe، Keyhole، Klout و… استفاده کنید تا با توجه به اطلاعات جمع‌آوری‌شده، بتوانید برای انتخاب زمان مناسب ارسال پست‌هایتان هوشمندانه‌تر تصمیم‌ بگیرید.
در این اینفوگرافیک بهترین و بدترین زمان برای پست گذاشتن در پیام‌رسان تلگرام و شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، پینترست، توییتر، لینکدین، فیسبوک، تامبلر، گوگل‌پلاس را مشاهده می‌کنید.

تحقیقات بازار نیازی نیست ، جمله کسانی که عاشق این استدلال بودن و دیگر در بازار نیستند

اطلاعات این اینفوگرافیک با توجه به «سلیقۀ مخاطبان ایرانی در استفاده از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها» جمع‌آوری و منتشر شده است.

ترند‌های رسانه اجتماعی که در سال ۲۰۱۸ رشد خواهند کرد

ترند‌های رسانه اجتماعی که در سال ۲۰۱۸ رشد خواهند کرد

چشم انداز رسانه های اجتماعی در دهه‌های اخیر بسیار تغییر کرده است. تکنولوژی‌های جدید مثل AI (هوش مصنوعی) و AR (واقعیت افزوده) چیزهایی را ممکن کردند که ما حتی در قرن ۲۰ تصورش را هم نداشتیم.

در این اینفوگرافیک به داغ‌ترین ترند‌های رسانه اجتماعی در سال ۲۰۱۸ اشاره شده است: اهمیت ویدئو مارکتینگ، گسترش امکانات پخش زنده رشد محتوا‌های زمان کوتاه، شروع استفاده از واقعیت افزوده، هوش مصنوعی، چت بات‌ها، تمرکز بر نسل z، افزایش سرمایه گذاری در اینفلوئنسر‌ها و… گفته شده است بعنوان یککارشناس دیجیتال مارکتینگ به شما توصیه می‌کنم که این اینفوگرافیک را مشاهده کنید و در برنامه‌های بازاریابی خود به کار ببرید.

اهمیت ویدیو مارکتینگ در سال ۲۰۱۸

در سال ۲۰۱۷ حدود ۹۰ درصد محتوایی که در اینترنت به دست کاربران به اشتراک گذاشته شده ویدئو بوده است و این روند در سال ۲۰۱۸ نیز ادامه خواهد داشت.محبوب‌ترین شبکه‌های اجتماعی دنیا در ویدئو سرمایه گذاری کرده اند چون معتقدند که میتوانند نرخ درگیری کاربران را افزایش دهند .علاوه بر این محتوای کوتاه مدت (نوعی از محتوا که کمتر از ۲۴ ساعت در دسترس هست)  در حال افزایش می باشد اینستاگرام و اسنپ چت از استوری ها به عنوان یک کانال جدید و مجزا برای ترویج برند خود استفاده میکنند و این ویژگی بخصوص  همچنان رو به رشد خواهد بود.

تاثیر چت بات‌ها در آینده بازاریابی دیجیتال

همانطور که از سرویس دهی بی وقفه چت بات‌ها مشخص است میتوان از آنها بعنوان یک نیروی قابل توجه و خستگی ناپذیر در دنیای دیجیتال و رسانه اجتماعی نام برد تحقیقات و برآورد ها نشان داده که تا ۳۰ درصد از کل مکالمات چت در اینترنت در سال ۲۰۱۸ توسط چت بات ها انجام خواهد شد.

رشد اینفلوئنسرمارکتینگ
اینفلوئنسرها هنوز هم نقش مهمی در بازاریابی آنلاین بازی می‌کنند و این کار را در سال ۲۰۱۸ ادامه خواهند  چون می‌توانند نرخ تبدیل را تا ۱۰ برابر افزایش دهند.تحقیقات نشان داده که بیش از ۹۰ درصد افراد و برندهایی که از بازاریابی اینفلوئنسری استفاده می‌کنند فکر می‌کنند که این تکنیک از بازاریابی بسیار موثر است و تقریبا مطمئن هستند که نتیجه می‌دهد.

بهینه سازی محتوای آنلاین برای گوشی‌های هوشمند

یکی از عوامل قدرتمند که در بازار رسانه اجتماعی وجود دارد و باید روی آن حساب شود گوشی‌های هوشمند (smart phone) هستند. آمار نشان داده زمانی که یک کاربر به طور متوسط در شبکه‌های اجتماعی از گوشی هوشمند صرف می‌کند به میزان قابل توجهی بیشتر از مقدار صرف شده در آن شبکه‌های مشابه از یک کامپیوتر یا pc می‌باشد این به این معنی است که بهینه سازی محتوای آنلاین برای گوشی‌های هوشمند در سال ۲۰۱۸ حتی مهم‌تر از قبل خواهد بود.

رشد ویدئو های زنده(Live) در سال های آینده
مطالعات نشان داده که ۸۰ درصد از مشتریان ترجیح می‌دهند که ویدئو زنده برند‌ها را تماشا کنند تا اینکه یک پست یا محتوای برند را بخوانند تحقیقات نشان داده است. اگر رشد ویدئو‌های زنده ادامه دار باشد تا سال ۲۰۲۱ به میزان ۷۰.۵ میلیارد دلار درآمد کسب می‌کند.

نسل z (بومیان واقعی دیجیتال)
امروزه نسل z (دهه ۸۰) حدود ۴۴ میلیارد دلار قدرت خرید دارند و این تعداد با گذشت زمان ادامه‌دار خواهند بود به همین دلیل برند‌ها و شرکت‌ها باید پیشنهادات خود را برای پاسخگویی به خواسته‌های این نسل در بازار افزایش دهند.

هر آنچه باید در مورد هشتگ‌ها بدانید

هر آنچه باید در مورد هشتگ‌ها بدانید

اگر شما در کار با رسانه های آنلاین تازه وارد به شمار می‌آیید، شاید هشتگ‌ها (همان لینک‌های کوچکی که با علامت “#” مشخص می‌شوند) را گیج‌کننده و اضافی بدانید. اما باید بدانید که این علامت‌های کوچک یکی از مهم‌ترین عناصر ارتباطات در دنیای دیجیتال به شمار می‌آیند و بنابراین شناخت آن‌ها بسیار مهم است.

در توییتر، این هشتگ‌ها برای تبدیل یک یا چند کلمه به یک لینک قابل جستجو استفاده می‌شوند. هنگامی به وجود هشتگ‌ها بیشتر پی می‌برید که قصد داشته باشید یک بحث را دنبال کرده و یا مجموعه‌ای از محتواها را در یک دسته‌بندی جای دهید. به نظر شما بدون تعریف مفهوم هشتگ، این کار چگونه انجام می‌شد؟

پیدایش و ظهور هشتگ‌ها با توییتر آغاز شد اما به زودی به تمامی پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی راه یافت. در سال ۲۰۰۷ میلادی، یک توسعه دهنده به نام کریس مسینا در یک توییت، پیشنهاد داد که توییتر برای قرار دادن موضوعات مختلف در یک دسته و دسته‌بندی محتواهای مربوط به یک رویداد، از علامت هش (hash, #) استفاده کند. توییتر این پیشنهاد را رد کرد. اما در ماه اکتبر همان سال، یک شهروند روزنامه‌نگار با توجه به پیشنهاد مسینا، از هشتگ #SanDiegoFire برای توییت‌های مربوط به آتش‌سوزی جنگل در سن دیگو استفاده کرد.

بنابراین هشتگ از این آزمون سخت با موفقیت خارج شد و امروزه برای تمامی رویدادهای مهم سیاسی، اجتماعی و … و برای تمامی اتفاقات و حوادث سرگرم کننده و ورزشی و … از هشتگ‌ها استفاده می‌شود.

کاراکترهایی که در هشتگ پشتیبانی می‌شوند

 

به نظر شما آیا می‌توان از هر کاراکتری در #هشتگ‌ استفاده کرد؟

هشتگ ، نکته‌ای که در ابتدا باید به آن توجه داشته باشید، این است که فاصله (اسپیس) در هشتگ‌ها استفاده نمی‌شوند. برای هشتگ‌هایی به زبان انگلیسی می‌تواند از حرف بزرگ استفاده کرده و در فارسی نیز می توانید از خط فاصله ” _ ” استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید عبارت Ads.salook.net را در هشتگ مورد استفاده قرار دهید، باید بنویسید: #Ads.salook.net . حروف بزرگ در جستجو تفاوتی ایجاد نمی‌کند، بنابراین نتیجه جستجوی #Ads.salook.net با #ads.salook.net یکسان خواهد بود. حال اگر بخواهید عبارت “طراحی سایت” را در هشتگ مورد استفاده قرار دهید، باید بنویسید: “#طراحی_سایت

مقالات مرتبط:

  1. تاریخچه هشتگ
  2. هشتگ و تاثیر آن در بازاریابی شبکه های اجتماعی
  3. مقالات بازاریابی شبکه های اجتماعی

اعداد در هشتگ‌ها پشتیبانی می‌شوند. اکثر کاراکترهایی که در هشتگ‌ها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند و پشتیبانی نمی‌شوند، کاراکترهای خاص هستند که از جمله آن‌ها می‌توان علائم نقطه گذاری (مثل ویرگول، نقطه، علامت تعجب، علامت سوال، آپاستروف)، ستاره (*)، آمپرسند (&) و … اشاره کرد.

به این مورد توجه داشته باشد که کاراکتر ” @ ” کاملا عملکرد متفاوتی دارد. با استفاده از @ در توییتر قبل از اسم یک نفر می‌توانید مستیقما آن شخص را مورد خطاب قرار داده و او نیز توسط نوتیفیکیشن متوجه خواهد شد که شما درباره او توییت کرده‌اید. اما هشتگ بدین گونه نیست و با استفاده از آن برای کسی نوتیفیکشن نشان داده نمی‌شود.

پلتفرم‌هایی که از هشتگ پشتیبانی می‌کنند

اکثر پتلفرم‌های شبکه‌های اجتماعی از هشتگ‌ها پشتیبانی می‌کنند. بزرگ‌ترین رسانه‌های اجتماعی که از این علامت کوچک و پرکاربرد استفاده می‌کنند در ادامه لیست شده‌اند:

توییتر: شبکه اجتماعی میکروبلاگینگ توییتر، زادگاه هشتگ‌های مدرن امروزی است. به همین دلیل نیز استفاده از این هشتگ‌ها در توییتر نسبت به سایر شبکه‌های اجتماعی کامل‌تر بوده و طعم و بوی دیگری دارد (در سرتیتر “لحن و صدا” بیشتر با این موضوع آشنا خواهید شد). هشتگ‌ها در توییر بیشتر برای دسته‌بندی موضوعات خاص و مکالمات مورد استفاده قرار می‌گیرند. در قسمت “Trends” نیز می‌توانید لیستی از هشتگ‌هایی که بیشتر استفاده شده‌اند را مشاهده کنید.

شما می‌توانید هشتگ‌ها را در توییتر مورد جستجو قرار دهید و توییتر نیز فیلترهای مختلفی در اختیارتان قرار می‌دهد تا تنها توییت افرادی که آن‌ها را دنبال می‌کنید مشاهده کنید و یا اینکه تمامی توییت‌هایی که در اینباره جستجو شده است را ببینید.

فیس‌بوک: فیس‌بوک به تازگی و در ماه ژوئن سال ۲۰۱۳ میلادی پشتبانی از هشتگ‌ها را به پلتفرم خود اضافه کرده است. با کلیک بر روی یک هشتگ شما به لیستی از پست‌ها ارجاع داده می‌شوید که از این هشتگ استفاده کرده‌اند. نتایج به نمایش درآمده نیز تنها به افرادی که شما می‌شناسید محدود نخواهند بود.

اینستاگرام: هشتگ‌ها مکمل عکس‌هایی هستند که شما در این شبکه‌ی اجتماعی مبتنی بر عکس به اشتراک می‌گذارید. هتشگ‌ها به شما کمک می‌کنند کاربران دیگر را پیدا کرده و یا برای خود دنبال‌کننده به دست آورید.

گوگل پلاس: هنگامی که شما بر روی یک هشتگ در گوگل پلاس کلیک می‌کنید، نتایج جستجو شامل آن هشتگ به همراه پست‌هایی که دارای تگ‌ها و یا کلمات کلیدی مشابه هستند، است.

 تامبلر: پست‌های تامبلر نیز یک قسمت مخصوص به نام “Tag” دارند که شما می‌توانید تگ‌های مورد نظر خود را در آنجا وارد کنید. عملکرد این تگ‌ها همانند هشتگ‌های توییتر برای سازماندهی موضوعات است اما علامت هش (#) به صورت خودکار اضافه می‌شود.

پینترست: از هشتگ‌های پینترست برای نشانه‌گذاری و جستجوی محتوا استفاده کنید. با کلیک بر روی یک هشتگ در توضیحات یک پین، نتایجی برای شما به نمایش در می آید که دقیقا شامل آن هشتگ بوده و یا پین هایی که کلمات یا عبارات مشابه در توضیحاتشان دارند.

آیا درباره اینکه چه هشتگی در تمامی شبکه‌های اجتماعی بیشترین استفاده را داشته کنجکاو شده‌اید؟ به وب‌سایت Hashtags.com مراجعه کنید تا بتوانید داغ‌ترین هشتگ‌ها را پیدا کنید.

لحن و صدا:

علاوه بر اینکه در شبکه اجتماعی توییتر از هشتگ‌ها برای دسته‌بندی و سازمان‌دهی مطالب استفاده می‌شود، هشتگ‌ها در این شبکه اجتماعی میکروبلاگینگ استفاده‌ی دیگری نیز دارند. شما می‌توانید در توییتر از هشتگ‌ها برای بیان لحن و صدا نیز استفاده کنید. نکته قابل توجه این است که در هر توییت می‌توانید از چندین هشتگ استفاده کنید اما سعی کنید هیچ‌گاه پا را از یک محدوده‌ای فراتر نگذارید. معمولا در هر توییت ۱ تا ۳ هشتگ، تعداد مناسبی به شمار می‌آید.

در ادامه چند توییت به عنوان مثال آورده‌ایم که قالب محتواییِ توییت، لحن و صدا و یا شوخ طبعی را به تصویر می‌کشند:

پوشیدن شلوارک با کت ترکیب بسیار جالبی است! #شوخی
همین الان یک لیوان آب انار ریختم روی لباسم. #جدی
همه سعی کنیم #بین_خطوط برانیم.

کسب‌وکار و مارکتینگ:

امروزه تقریبا تمامی کسب‌وکارها و برندهای بزرگ و کوچک یک حساب کاربری در شبکه اجتماعی توییتر دارند و بسیاری از آن‌ها هشتگ‌های مخصوص به خود را نیز برای رویدادها و یا کمپین‌های تبلیغاتی خود انتخاب کرده‌اند.

اگر شما نیز می‌خواهید از توییتر به عنوان بخشی از برنامه مارکتینگ خود انتخاب کنید به نکاتی که در ادامه آمده است توجه کنید:

قالب توییت‌هایتان را یکسان کنید: یک حساب کاربری که نشانگر نام برند کسب‌وکار شماست انتخاب کنید (یک حساب مخصوص به کسب‌وکار بسازید) با این کار توییت‌های شما همگی در یکجا قابل مشاهده خواهد بود. علاوه بر آن یکی از افرادتان شرکت‌تان را برای بروزرسانی حساب کاربری‌تان در این شبکه اجتماعی انتخاب کنید.

از هشتگ‌های مرتبط استفاده کنید: هشتگ‌هایی که کسب‌وکارهای دیگری که در حوزه تخصصی شما فعالیت می‌کنند را بررسی کنید و از هشتگی مرتبط با محصول یا سرویس خود استفاده کنید. با این کار، کاربران در هنگام جستجوی هشتگ‌ها به راحتی می‌توانند شما را پیدا کنند.

از ترندها پیروی کنید: ببینید که کدام هشتگ ترند شده است و اگر به کسب‌وکار شما مرتبط است، از همان هشتگ استفاده کنید. استفاده از یک هشتگ محبوب و ترند شده که هیچ ارتباطی با شما ندارد می‌تواند شما را یک اسپمر نشان داده و اعتبار شما را زیر سوال ببرد.

هشتگ مخصوص به خودتان را بسازید: اگر شما می‌خواهید برای رویدادها و یا کمپین‌های تبلیغاتی خود از هشتگ استفاده کنید، هشتگی را انتخاب کنید که پیش از آن استفاده نشده باشد. سپس این هشتگ را در تمامی توییت‌های مرتبط استفاده کنید و دیگران را نیز تشویق به استفاده از آن نمایید. سعی کنید. هشتگ‌هایی که انتخاب می‌کنید در عین اینکه اطلاعاتی مرتبط با هدف شما به کاربر می‌دهد، کوتاه باشد. به بیان دیگر، هشتگ‌ها باید مختصر و مفید باشند.

سر و صدا ایجاد کنید: برگزاری یک مسابقه و جایزه دادن از جمله مواردی است که می‌توان در توییتر سر و صدا برپا کند. کابران دوست دارند توییت‌هایی را ریتوییت کنند که احتمال می‌دهند با انجام آن کار می‌توانند جایزه‌ای برنده شود. به عنوان مثال می‌توانید هدیه‌ای برای افرادی که از هشتگ مورد نظر شما در توییت‌هایشان استفاده کرده‌اند، در نظر بگیرید.